مقايسه قصايد وحشى با قصايد معاصران و قدما
از جهت به كار گرفتن هنرهاى قصيدهسرايى يعنى تشبيب و تخلّص و تأبيد
تشبيب را قسمت پيش درآمد اوايل قصيده گويند كه در ذكر محاسن و خوبيهاى معشوق حالات عشق و عاشقى، توصيف مناظر طبيعى و غيره است كه شاعر بايد با ذوق و قريحه خاصّ از آن مقدّمه به متن اصلى قصيده گريز زند و به مدح و ستايش يا تهنيت و تعزيت بپردازد. تشبيب را نسيب يا تغزّل نيز مىگويند، در ضمن اگر شاعر در اين گريز مهارت و زبردستى به خرج دهد به آن حسن تخلّص، حسن مَخْلَص و حسن خروج نيز گفته مىشود كه در واقع خارج و منتقل شدن از مقدّمه به مقصود اصلى است. تشبيب يكى از مهمترين اركان قصيده است كه شاعر بايد با ذوق و ابتكار خاصّ نسبت به حسن انجام آن اهتمام ورزد.[1]
نمونهاى از حسن تخلّص فرّخى آورده مىشود:
خجسته باشد روى كسى كه ديده بود خجسته روى بت خويش بامداد پگاه
اگر نبودى بر من خجسته ديدن تو خداى شاد نكردى مرا به ديدن شاه
(فرّخى)[2]