آداب و رسوم

بخش دوّم: نقد و تحلیل آثار وحشی بافقی
ابزارها
تنظیمات نوشتاری

آداب و رسوم

 

در قديم هرگاه شاهى، انسانى خردمند و زيرك و هوشيار مى‏يافت كه داراى خصايص و خصلتهاى نيك و از خانواده بالا چون خودش بود به طور غيرمستقيم از طريق وزير و يا هر شخص عاقل و عادل ديگرى براى دخترش خواستگارى مى‏كرده است:

بر آنم تا نهال نوبر خويش        گل نورسته جان پرور خويش

... ببندم عقد با شهزاده منظور      چه مى‏گويى در اين انديشه دستور

 

*ديوان: 481


از قديم تاكنون رسم بوده است كه براى جشن و سرور و شادمانى ميزبان، خوانى گسترده و ملوّن بگسترد، خصوصا اگر ميزبان شاه هم باشد، اين سفره مملوّ از خوراكيهاى متنوّع و مختلف خواهد بود:

 

نه خوانى بوستان دلگشايى

به غايت دلنشين بستان سرايى

 

در او هر گرد خوانى آسمانى

بر او اطباق سيمين كهكشانى

 

سماطش گسترانيده سحابى

بر او هر نان گرمى آفتابى

 

درخت صحن او فردوس كردار

زالوان ميوه‏ها گرديده پر بار



*ديوان: 483

 

يكى از مهم‏ترين آداب و رسوم آن است كه براى رسيدن پسر به دختر و دختر به پسر بايد صيغه عقد جارى شود تا محرم شوند و قبل از آن نمى‏توانند با هم باشند و اين امر به دستور پدر انجام مى‏گيرد و نمى‏تواند خودسرانه باشد:

 

اشارت كرد شاه هفت كشور

كه تا بستند عقد آن دو گوهر

 

... به سوى حجله شد منظور خوشحال

به مقصودش عروس جاه و اقبال



*ديوان: 484

شاه قبل از فوت شخص مورد علاقه و با كفايت و لايق و كاردانى براى جانشينى خود برمى‏گزيند:

 

به سوى مصريان رو كرد آنگاه

كه تا امروز بودم بر شما شاه

 

شه اكنون اوست خدمتكار باشيد

به خدمتكاريش در كار باشيد

 

چو بر تخت زر خويشش نشانيد

به دست خود بر او گوهر فشانيد

 

بزرگانش مبارك باد گفتند

غبار راه او از چهره رفتند



*ديوان: 486 و 487

رسم است پس از مرگ كسى تا يك هفته عزادارى و سوگوارى كنند. سپس مجالس ترحيم قطع مى‏شود و چهلم مجدّدا شروع مى‏گردد. براى از عزا درآوردن كسى بايد اطرافيان اهتمام ورزند و آن شخص عزادار را از عزا در بياورند.

 

همه در بر پلاس غم گرفتند

به فوتش هفته‏اى ماتم گرفتند

 

بزرگان را به هشتم روز دستور

تمامى برد با خود سوى منظور

 

كه تا آورد بيرونشان ز ماتم

به بزم عيش بنشستند با هم



*ديوان: 487