مثنوى‏ها - سابقه مثنوى ناظر و منظور در ادبيّات فارسى يا عربى

بخش دوّم: نقد و تحلیل آثار وحشی بافقی
ابزارها
تنظیمات نوشتاری

مثنوى‏ها

 

سابقه مثنوى ناظر و منظور در ادبيّات فارسى يا عربى

مثنوى ناظر و منظور پس از طرح بكر و هنرمندانه ديوان شمس تبريزى به وسيله مولوى با درونمايه عشق الهى به شعر كشيده شده است. تمايل دو شاهزاده همجنس نسبت به هم، تمايلى است به سوى وحدت و عشق الهى كه در آثار وحشى نمايانگر است:

 

خوشا صحراى عشق و وادى او      خوشا ايّام وصل و شادى او

 

چنان هجرى كه وصل انجام باشد

بود خوش، گرچه خون‏آشام باشد



*ديوان: 477

آنچه كه در شعر وحشى جلوه‏گرى مى‏كند پويايى و تحرّك انسانهايى است كه وى خلق مى‏كند و همين امر شخصيّت قهرمانان فردوسى را به ذهن تداعى مى‏نمايد كه «هفت‏خوان» مشكلات و مسايل را پشت سر مى‏گذارند و نهايتا قهرمانان سرافراز و سربلند به مقصد و مقصود مى‏رسند و آرزوى ديرينه يعنى عدل و آزادى تحقّق مى‏يابد:

 

چو شد القصّه شاه مصر «منظور»

به عالم عدل و دادش گشت مشهور

 

به ناظر داد آيين وزارت

چو از دورش به شاهى شد بشارت

 

در گنجينه احسان گشادند

به عالم داد عدل و داد دادند[1]




ديوان: 488

 


[1]×. كلّيّات ديوان وحشى بافقى، به كوشش نعمت احمدى، انتشارات گلشايى، سال 1361، بى‏جا: بيست.