مديحه در غزل

بخش دوّم: نقد و تحلیل آثار وحشی بافقی
ابزارها
تنظیمات نوشتاری

مديحه در غزل

وحشى چون شاعران گذشته اشعار مدحى در مدح پادشاهان و امرا و بزرگان زمانش سروده است. وى پس از طرح غزل و سرودن چند بيت، در خاتمه به مدح امير موردنظر مى‏پردازد.

در اشعار حافظ، غزلهايى در مدح «ابواسحاق اينجو (م 758 ه .)، شاه‏شجاع (م 786 ه .)، شاه‏منصور (م 795 ه .)، سلطان احمدبن شيخ اويس (م 784ـ813 ه .)، حاجى قوام‏الدّين محمّد صاحب عيار كلانتر شهر شيراز وزير شاه‏شجاع (م 755 ه .)، حاجى قوام‏الدّين حسن تمغاجى (م 754 ه .)، غياث‏الدّين بن سلطان سكندر فرمانرواى بنگال»

 

جبين و چهره حافظ خدا جدا مكناد

ز خاك بارگه كبرياى شاه‏شجاع



*ديوان: 156

مى‏بينيم، و در اشعار وحشى نيز مدح ميرميران، شاه خليل‏اللّه‏، بكتاش بيگ افشار، نوّاب، عبّاس‏بيك اعظم و در قصيده‏هايش مدح «شاه‏تهماسب، غياث‏الدّين محمّد ميرميران، شاه خليل‏اللّه‏، بكتاش بيك افشار، اعتمادالدّوله عبداللّه‏ خان پسر ميرزاسليمان وزير و بزرگان دين است»[1] يافت مى‏شود.

 

در كف غصّه دوران دل حافظ خون شد

از فراق رخت اى خواجه قوام‏الدّين داد



*ديوان: 47

 

حافظ ز شوق مجلس سلطان غياث دين

غافل مشو كه كار تو از ناله مى‏رود



*ديوان: 86

وحشى سروده است:

 

مختصر كردم سخن وحشى است كز سر كرده پا

بهر پابوس سگان ميرميران آمده است

 

 

*ديوان: 26

گاهى وحشى از همان ابتداى غزل به مدح امير مورد علاقه خود مى‏پردازد:

 

تا ابد دولت نوّاب ولى سلطان باد

ملكت سرمديش نامزد فرمان باد



*ديوان: 47

در بعضى موارد وحشى از بدو تا پايانِ غزل به مدح ممدوح مى‏پردازد و صفات و اوصاف برجسته او را بيان مى‏دارد:

 

گر ريخت پر عقابى، فرّ هما بماند

جاويد سايه او بر فرق ما بماند

 

رفت آنكه لشكرى را در حمله‏اى شكستى

لشكرشكن اگر رفت كشورگشا بماند

 

عبّاس‏بيك اعظم كز بار احترامش

تا انقراض عالم گردون دو تا بماند ...



*ديوان: 70

 


[1]×. تاريخ ادبيّات در ايران، ج 2/5.